.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
چه کسی می ماند، چه کسی می رود و چه کسی می آید؟!
این روزها به کرات گفته می شود که "موج تغییر مدیران در مازندران در پیش است!" و آنچه که در امثال بنده، پارادوکس ایجاد می کند این است که " مدیران جدید تا چه اندازه قادر به پرکردن جای مدیران مجرب و ایفاگر نقش های در غفلت مانده از سوی آنان هستند؟!" و اینکه رویکرد جدید ...
چه کسی می ماند، چه کسی می رود و چه کسی می آید؟!

چه کسی می ماند، چه کسی می رود و چه کسی می آید؟!

در بازی فوتبال رسم شده که هر وقت بازی به نیمه دوم می رسد، سرمربیان به منظور استفاده از پتانسیل تیم، بازیکنان ذخیره را با بازیکنان نفس بریده، کم نقش، یارگیری شده، بی انگیزه و کم تحرک و یا با بازیکنان مصدوم عوض کرده، تا تیم نفس گرفته و دوباره بتازد.

اما این وسط وقتی که تابلوی تعویض توسط داور چهارم تنظیم می شود، تا زمانی که بالا نیاورده، پارادوکس عجیبی بین دوحالت دلهره و دلخوشی، تماشاگران و هواداران حرفه ای را که خود یک آنالیزور کامل اند، فرا می گیرد، تا معلوم شود که اوج هنر تشخیصی و تجویزی سرمربی کجاست و چه اتفاقی می افتد؟!

گاهی اوقات تعویض به حدی دقیق و محاسبه شده انجام می پذیرد که گره بازی توسط همان بازیکنان تعویضی باز می شود تا جایی که اصطلاحاً به آن تعویض ها، تعویض های طلایی اطلاق می شود! اما گاهی هم اتفاق می افتد که تعویض ها نه تنها گرهی را باز نمی کنند، بلکه اتفاقاً خلایی ایجاد می کنند، که تیم حریف نفس راحت کشیده و از آن خلاء حفره ای ساخته و به تیم مقابل شبیخون می زنند!

یادم می آید که در جام جهانی ۷۸ آرژانتین، وقتی سرمربی ما تصمیم به تعویض گرفت، آنقدر حیرت انگیز و عجولانه و احساسی بود که گزارشگر ورزشی ناگهان گفت:"وای! مربی ایران، صفر را با صفر عوض کرد!" و این از یک فاجعه ورزشی خبر می داد که اتفاقاً همین هم شد و تیم ما با نتیجه تحقیرکننده۴-۰ بازی را به حریف واگذار کرد و حیثیت فوتبالی ما را نیز باخت و سرافکنده به میهن بازگشت!

بعد از آن هم بارها و بارها دیده شده است که سرمربیان به اشتباه بازیکنانی را تعویض می کنند که اتفاقاً ارائه کننده یک بازی خوب بوده و نقش محوری و کلیدی در زمین داشته اند و نفر جایگزین تحت هیچ عنوان قادر به ایفای چنین نقشی نمی باشد!

مع الوصف،دنیای سیاست نیز تابع همین قاعده علمی فوتبال است که مدیران ارشد، در نقش سرمربیان، پس از یک دوره تقریباً مشخص، به فکر جابجایی مدیران میانی و پایین دست افتاده، تا با تنوع روش، تغییر نگرش و تقویت انگیزش، بازیکنان ناکارآمد و فاقد دستاورد را تعویض می کنند، تا تیم مدیریتی خود را شارژ کرده و خون تازه در رگهای پیکره فعال تیم تزریق کنند!

سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که :"چه کسی با چه کسی تعویض می شود؟!" آیا قواعد تعویض رعایت شده و فرد تازه وارد در اندازه های فرد تعویضی هست؟آیا کیفیت تاکتیکی تیم مدیریت اجرایی دچار افت ساختاری و محتوایی نشده، و اصطلاحاً این تعویض، فقط ایجاد تنوع در ظاهر هست یا اینکه ایجادکننده یک تحول و توسعه یک تعامل تیمی است؟!آیا این تعوض، حریف آزار است یا اینکه فضایی را ایجاد می کند که حریف،نفس آزاد بکشد و به فکر حمله افتاده و روحیه بگیرد!

این روزها به کرات گفته می شود که "موج تغییر مدیران در مازندران در پیش است!" و آنچه که در امثال بنده، پارادوکس ایجاد می کند این است که " مدیران جدید تا چه اندازه قادر به پرکردن جای مدیران مجرب و ایفاگر نقش های در غفلت مانده از سوی آنان هستند؟!" و اینکه رویکرد جدید مدیریت گزینی، چه ابعاد و چه معیارهایی را شامل می گردد و از چه منبعی قرار است این وجود ذی قیمت تامین شود و بعبارتی از کدام اندوخته، هزینه این پروژه پرداخت خواهد شد؟!

البته گزینه فرمانداری چالوس، گزینه مطلوبی بوده و تجربه های مدیریتی و اجرایی ایشان خیلی بیشتر از همه افرادی است که همین الان در تیم مدیریتی اجرایی حضور دارند، اما نگرانی ام از رویکرد افراطی به سیاست تعویض است که طبعاً نباید اولاً بدون مطالعه و محاسبه کافی و ثانیاً نباید عجولانه انجام پذیرد!

حیف است و واقعاً حیف است که تجربه پرهزینه مدیران که به قیمت تحمل خیلی ها به این تجربه و مهارت رسیده اند، به این راحتی نادیده گرفته شده و امور مهمه جامعه به طیف دیگری از افراد داده شود که تازه قصد دارند که به عرصه مدیریتی وارد شده و یا لااقل تجربه مدیریتی در محیط و موضوع کاری جدید را ندارند!

فلذا موکداً تاکید کرده و انتظار می رود که مدیران ارشد استان جدای از همه فشارها و سفارش های غیر استاندارد صاحب نفوذان، همچون طبیب حاذق، بر اساس معاینات و مطالعات خود عمل کرده و نسخه درمانی تجویز نمایند و نگذارند که فینال مسئولیت و ماموریتشان توسط دیگران مصادره گردد و آنها بجای ایفاگری نقش تاثیرگذار، یک تماشاگر خنثی و فرمانبر باشند که البته مطمئنم چنین نیز نخواهد شد!

اما تجربه می گوید که غالباً وقتی سفره پهن شد، تجمع غیرعادی شکل می گیرد و هرکس می خواهد که لقمه ای برداشته تا از قافله جا نماند و این آغاز همان جنگ منافع و قدرت نمایی است که حتی گاهی بین دوستان هم فاصله می اندازد! ولی کسی که امانتدار مردم است، باید علی وار عمل کرده تا دغدغه دلخوری دوستان او را از عدالت و امانت داری باز نداشته و مصلحت قربانی حقیقت نگردد!

صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه-


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

حسن 2 ارديبهشت 1389
آقای دکتر
با سلام
نمی دانم چرا شما اینقدر نگران تعویض مدیران اید؟ بعضی وقت ها تا جایی پیش می روید که آدم احساس می کند که شما با تغییر مخالف اید ؟
آقای دکتر تغییر نیاز است
نا شناس 2 ارديبهشت 1389
سالهاست که تغییر مدیران در کشور از قواعدجناحی تبعیت می کند و شایستگی های مهارتی، حرف اول را نمی زند! آقای رنجبر،چه شما بگوئید و نگوئید، آقایان کار خودشان را می کنن و شاید از هر چند تا، یکی هم ماهر از آب در آید!حالا باید صبر کرد تا دید که از لپ لپ مدیران ارشد استان، کدام فرد بیرون می آید! یا شانس!علی فر-بابل
نا شناس 2 ارديبهشت 1389
اقای دکتر تو دیگه چرا چونکه انتصابات سلیقه ای و قبیله ای وحزبی و صنفی است مبنا ندارد سطح ندارد الگو ندارد نیاز به بررسی ........ ندارد فقط باید بامن باشی ولسلام لطفا زیاد گیر نده و گرنه از صادق علی فقط علی میماند
نا شناس 3 ارديبهشت 1389
در جواب دومی باید گفت که منظور آقای رنجبر، مخالفت و یا مقاومت در برابر تغییر نیست، بلکه منظورش که در جای جای بحث هم آمده، دقت در تغییر و کیفی سازی تغییر بجای کمی گرایی و سطحی نگری به تغییرات است! ما نباید ظاهرسازی کنیم و افکار عمومی را بازی دهیم!ناصری-بابل

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.087 seconds.